اندازه‌ی پوزیشن

رالف وینس آزمایشی با چهل دکترای تخصصی انجام داد. او دکترهایی که در زمینه آمار یا معاملات تجربه داشتند را از آزمایش حذف کرد. تمامی دکترهای دیگر واجد شرایط بودند. آن‌ها یک بازی رایانه‌ای برای معامله انجام دادند. هر کدام با ۱۰,۰۰۰ دلار شروع کردند و ۱۰۰ آزمون در بازی داشتند که احتمال برنده شدن در آن ۶۰٪ بود. زمانی که برنده می‌شدند، مقدار پولی که در آن آزمون به خطر انداخته بودند را به دست می‌آوردند (۱R). و زمانی که می‌باختند، همان مقدار پولی که در آن آزمون به خطر انداخته بودند را از دست می‌دادند (-1R).

این بازی به مراتب بهتر از هر بازی‌ای در لاس وگاس بود. با این حال، حدس بزنید چند نفر از دکترها در پایان ۱۰۰ آزمون پول به دست آوردند. وقتی نتایج محاسبه شد، تنها دو نفر از آن‌ها سود کردند. ۳۸ نفر دیگر ضرر کردند. تصور کنید! ۹۵٪ از آن‌ها در بازی‌ای که احتمال برنده شدنش بهتر از هر بازی‌ای در لاس وگاس بود، پول از دست دادند. چرا؟ دلیل این بود که آن‌ها دچار اشتباه قمارباز (Gambler’s Fallacy) شدند و در نتیجه موقعیت‌های معاملاتی نامناسبی اتخاذ کردند.

فرض کنید شما بازی را با ریسک کردن ۱,۰۰۰ دلار شروع کردید. در واقع، این کار را سه بار پشت سر هم انجام می‌دهید و هر سه بار می‌بازید—یک احتمال واضح در این بازی. حالا موجودی شما به ۷,۰۰۰ دلار می‌رسد و شما فکر می‌کنید: “من سه بار پشت سر هم باختم، پس حالا واقعاً نوبت برد منه.” این اشتباه قمارباز است زیرا شانس شما برای برنده شدن هنوز فقط ۶۰٪ است.

به هر حال، شما تصمیم می‌گیرید ۳,۰۰۰ دلار ریسک کنید چون مطمئن هستید که برنده می‌شوید. اما دوباره می‌بازید و حالا تنها ۴,۰۰۰ دلار دارید. شانس شما برای به دست آوردن پول در این بازی کم شده است، زیرا باید ۱۵۰٪ سود کنید تا فقط به وضعیت اولیه برگردید. اگرچه احتمال چهار باخت متوالی کم است—۰.۲۵۶—اما همچنان احتمال زیادی وجود دارد که در یک بازی ۱۰۰ آزمونه رخ دهد.

راه دیگری که می‌توانستند شکست بخورند این است: فرض کنید با ریسک کردن ۲,۵۰۰ دلار شروع می‌کنند. آن‌ها سه باخت متوالی با ریسک ۲,۵۰۰ دلار دارند و حالا تنها به اندازه یک ریسک دیگر ۲,۵۰۰ دلاری پول دارند. اکنون باید ۳۰۰٪ سود کنند تا به وضعیت اولیه برگردند و احتمالاً نمی‌توانند این کار را قبل از ورشکستگی انجام دهند.

در هر دو حالت، عدم موفقیت در سودآوری در این بازی ساده به این دلیل رخ داد که فرد مقدار زیادی پول را در خطر قرار داده بود. این ریسک بیش از حد به دلایل روانشناختی رخ داد: طمع، عدم درک شانس‌ها و در برخی موارد حتی تمایل به شکست. با این حال، به صورت ریاضی، زیان‌های آن‌ها به این دلیل بود که مقدار زیادی پول را به خطر انداخته بودند.

تعیین اندازه موقعیت به احتمال زیاد مهم‌ترین مؤلفه در هر استراتژی مدیریت ریسک است. کیفیت تنظیمات معاملات شما و اصول بنیادی یک پروژه کاملاً بی‌ربط هستند اگر اندازه موقعیت شما به گونه‌ای نباشد که بتوانید بدترین اتفاق ممکن در کوتاه‌مدت را تحمل کنید. باید قادر به تحمل این شرایط باشید تا انتظار مثبت بلندمدت را تحقق بخشید. اگر در هر معامله‌ای سرمایه بیش از حدی را به خطر بیندازید، ممکن است سرمایه خود را به حدی کاهش دهید که دیگر نتوانید به‌طور مؤثر معامله کنید.

 

به نکات زیر توجه کنید:

سود مورد نیاز برای بازیابی

افت سرمایه(Drawdown)

۵.۳٪۵٪
۱۱.۱٪۱۰٪
۱۷.۶٪۱۵٪
۲۵٪۲۰٪
۳۳٪۲۵٪
۴۲.۹٪۳۰٪
۶۶.۷٪۴۰٪
۱۰۰٪۵۰٪
۱۵۰٪۶۰٪
۳۰۰٪۷۵٪
۹۰۰٪۹۰٪

 

اگر ما نتوانیم ریسک خود را به‌طور مؤثر مدیریت کنیم—حتی در یک معامله—تحقق موفقیت بلندمدت را بسیار دشوارتر خواهیم کرد. حتی بهترین معامله‌گران نیز گاهی دچار دوره‌های زیان می‌شوند، اما کسانی که ریسک و اندازه موقعیت خود را به درستی مدیریت می‌کنند، می‌توانند به‌نسبت آسان زیان‌های خود را جبران کنند. ما می‌دانیم که تعیین اندازه موقعیت، میزان ریسک و سود را تعیین می‌کند، اما چگونه می‌توانیم موقعیت‌های خود را به‌درستی تعیین کنیم؟

محتوای درس
0% تکمیل‌شده 0/1 مرحله
نظرات بسته شده است.