نظریه چشم‌انداز چیست؟

نظریه چشم‌انداز که توسط برندگان جایزه نوبل، دنیل کانمن و آموس تورسکی توسعه یافته است، مدلی توصیفی از تصمیم‌گیری در شرایط ریسک ارائه می‌دهد. این مدل به شرح زیر تعریف شده است:

مردم نتایجی که احتمال وقوع دارند را نسبت به نتایجی که با قطعیت به دست می‌آیند، کمتر ارزش‌گذاری می‌کنند. این گرایش که به اثر قطعیت معروف است، در انتخاب‌هایی که شامل سودهای قطعی هستند، باعث اجتناب از ریسک می‌شود و در انتخاب‌هایی که شامل زیان‌های قطعی هستند، منجر به ریسک‌پذیری می‌شود. علاوه بر این، مردم معمولاً اجزایی که در بین تمام گزینه‌های ممکن مشترک هستند را نادیده می‌گیرند. این گرایش که به اثر انزوا معروف است، منجر به ایجاد ترجیحات ناسازگار می‌شود، زمانی که همان انتخاب در قالب‌های مختلف ارائه شود.

تابع ارزش معمولاً برای سودها محدب، برای زیان‌ها مقعر، و به‌طور کلی برای زیان‌ها نسبت به سودها شیب بیشتری دارد. وزن‌دهی تصمیم‌گیری معمولاً کمتر از احتمال‌های متناظر است، به‌جز در محدوده احتمال‌های پایین. وزن‌دهی بیش از حد به احتمال‌های پایین ممکن است به جذابیت بیمه و قمار کمک کند.

 

درک نظریه چشم‌انداز

نظریه چشم‌انداز عمدتاً به‌عنوان نقدی بر نظریه مطلوبیت مورد انتظار ارائه شد. نظریه مطلوبیت مورد انتظار بیان می‌کند که مطلوبیت نتایج بر اساس احتمال وقوع آن‌ها وزن‌دهی می‌شود. کانمن و تورسکی نشان دادند که مردم به نتایجی که قطعیت دارند، ارزش بسیار بیشتری نسبت به نتایج احتمالی می‌دهند.

مثال:

یک گروه با انتخاب زیر مواجه شدند. آن‌ها باید بین دو گزینه انتخاب کنند: یکی با پاداش‌هایی که احتمال وقوع دارند و دیگری با پاداش قطعی.

گزینه 1:

  • 2,500 دلار سود با احتمال 0.33
  • 2,400 دلار سود با احتمال 0.66
  • 0 دلار سود با احتمال 0.01

گزینه 2:

  • 2,400 دلار سود تضمین‌شده

اکثر افراد گزینه 2 را انتخاب کردند (82٪ از گروه نظرسنجی)، با اینکه گزینه 1 از نظر ریاضی در یک نمونه آماری بزرگ‌تر، سود بیشتری ارائه می‌دهد.

 

رفتار در مواجهه با زیان‌ها

کانمن و تورسکی دریافتند که افراد در مواجهه با زیان‌ها رفتار متفاوتی از خود نشان می‌دهند و از این تغییر به‌عنوان اثر بازتاب یاد می‌کنند. در زیان‌ها، افراد به‌جای اجتناب از ریسک، تمایل به پذیرش ریسک دارند.

 

Picture5

 

داده‌های جدول:

چشم‌اندازهای مثبت (Positive Prospects):

  1. مسئله 3:
    80% افراد سود تضمین‌شده 3,000 دلار را به 80% احتمال برای سود 4,000 دلار ترجیح دادند.
    این نشان‌دهنده اجتناب از ریسک در مواجهه با سود است.
  2. مسئله 4:
    65% افراد احتمال 20% برای سود 4,000 دلار را به احتمال 25% برای سود 3,000 دلار ترجیح دادند.
  3. مسئله 7:
    86% افراد احتمال 90% برای سود 3,000 دلار را به احتمال 45% برای سود 6,000 دلار ترجیح دادند.
  4. مسئله 8:
    73% افراد احتمال 0.001 برای سود 6,000 دلار را به احتمال 0.002 برای سود 3,000 دلار ترجیح دادند.

 

چشم‌اندازهای منفی (Negative Prospects):

  1. مسئله 3‘:
    92% افراد احتمال 80% برای زیان 4,000 دلار را به زیان تضمین‌شده 3,000 دلار ترجیح دادند.
    این نشان‌دهنده پذیرش ریسک در مواجهه با زیان است.
  2. مسئله 4‘:
    58% افراد احتمال 25% برای زیان 3,000 دلار را به احتمال 20% برای زیان 4,000 دلار ترجیح دادند.
  3. مسئله 7‘:
    92% افراد احتمال 45% برای زیان 6,000 دلار را به احتمال 90% برای زیان 3,000 دلار ترجیح دادند.
  4. مسئله 8‘:
    70% افراد احتمال 0.001 برای زیان 6,000 دلار را به احتمال 0.002 برای زیان 3,000 دلار ترجیح دادند.

 

در هر چهار مسئله، ترجیح بین چشم‌اندازهای منفی (زیان‌ها) با ترجیح ابراز شده برای چشم‌اندازهای مثبت (سودها) متناقض است. این نشان می‌دهد که اجتناب از ریسک در حوزه مثبت با پذیرش ریسک در حوزه منفی همراه است.

 

مثال:

در مسئله 3، زمانی که افراد با چشم‌اندازهای مثبت روبرو شدند، ترجیح دادند سود تضمین‌شده 3,000 دلاری را به احتمال 80 درصدی برای سود 4,000 دلاری انتخاب کنند. این موضوع اجتناب از ریسک در حوزه مثبت را نشان می‌دهد.
اما زمانی که با چشم‌اندازهای منفی مواجه شدند، 80 درصد احتمال برای زیان 4,000 دلاری را به زیان تضمین‌شده 3,000 دلاری ترجیح دادند. این موضوع پذیرش ریسک در حوزه منفی را نشان می‌دهد.

در هر دو حالت، اکثریت پاسخ‌دهندگان نتوانستند برای ارزش مورد انتظار بهینه‌سازی کنند.

 

کاربرد:

اگرچه تنها سطح نظریه چشم‌انداز را بررسی کرده‌ایم، آنچه دیده‌ایم نشان می‌دهد که احتمال زیادی وجود دارد که هنگام تصمیم‌گیری درباره نحوه مدیریت سودها و زیان‌ها، انتخاب‌های اشتباهی داشته باشیم.

تمرکز ما باید روی سناریوی دوم باشد: ما ترجیح می‌دهیم زیان‌های بیشتری را متحمل شویم، به جای اینکه معاملات خود را در یک نقطه مشخص ببندیم، صرف‌نظر از ارزش مورد انتظار.

غریزه ما این است که بیش از آنچه لازم است ضرر کنیم.

 

مثال کاربردی:

فرض کنید یک معامله‌گر میانگین نرخ برد 50 درصد دارد—که نسبت به بسیاری از شرکت‌کنندگان بازار عملکرد بهتری است. حال فرض کنید این معامله‌گر طبق الگوی آماری رایج عمل می‌کند—اجتناب از ریسک در حوزه مثبت (سودها) و پذیرش ریسک در حوزه منفی (زیان‌ها).
در طولانی‌مدت، با فرض اهداف ±1R، این معامله‌گر حساب خود را به صفر خواهد رساند.

نظرات بسته شده است.

کانال سیگنال VIP رایگان شد

پشتیبانی تمام وقت

به صورت لایف تایم